❤•اسرار عشق•❤

دل خوشم به مستحبی که جوابش واجب است... ❤السلام علیک یا اباصالح المهدی❤

آیا ابوتراب (علیه السلام) در قرآن بکار رفته است ؟

 

در قیامت حسرت عظمیٰ کفّار، به چه دلیل است؟ 


◀ ﴿وَ یَقُولُ الْکافِرُ یَا لَیْتَنِی کُنْتُ تُراباً﴾ سوره نباء / آیه ٤٠.

◀ در قیامت، کافر آرزو میکند؛ ای کاش جزء گروه تراب بودم. 


☜ آقا رسول الله (صلوات الله علیه و آله و سلم) فرمودند؛


▪ ﴿وَ یَقُولُ الْکافِرُ یَا لَیْتَنِی کُنْتُ تُراباً﴾ یَا لَیْتَنِی کُنْتُ تُراباً یَعْنِی مِنْ شِیعَةِ عَلِیٍّ (علیه السلام) اَو اَبِی تُرَابٍ (علیه السلام).

‌▪ یعنی کافر آرزو میکند که ای کاش علوی و از شیعیان ابوتراب (علیه السلام) بودم.


📚اسناد روایت فوق؛


علل الشرائع ص ۱۵٦

بحار الانوار ج ۳۲، ص ٦٠

بحار الانوار ج ٣۵، ص ٦٠

تأویل الآیات ج ۲، ص ۷٦١

مجمع البحرین ج ٢، ص ١٣

بحار الانوار ج ٣١، ص ٦٣٠

شجرة طوبی ج ۲، ص ۲۲۰

انوار الاصول ج ٢، ص ٣٣٠

تفسیر القمّی ج ۲، ص ٤٠٢

مجمع البحرین ج ۱، ص ۲۸٤

تفسیر البرهان ج ٤، ص ٤٢٣

تفسیر الصافی ج ۵، ص ۲۷۸

التفسیر الحدیث ج ۵، ص ۱۰۷

تفسیر نورالثقلین ج ۵، ص ٤٩٧

مستدرک سفینة البحار ج ١، ص ٤٧٦

درسات فی علوم القرآن ج ۱، ص ۱٤٣

مناقب آل ابی طالب (علیه السلام) ج ۲، ص ۳۰۵

الشیعة فی احادیث الفریقین ج ۱، ص ۱٦٨

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
زینب ندرلو

مهربان من...

چه زیباست تو را صدا زدن در دل شب با ناله و آه...

دلم تنگ شده بود برایت ای مُنَفِّسَ الغُموم

چقدر چشمانم تمنای باران داشتند خدا !

در لابلای اشک هایم دیدم که مرا دیدی...من صدا زدم یا غیاث من لا غیاث له ! و تو اجابت کردی مرا ... 

همین که اجازه دادی بیایم ...صدایت کنم ...اشک بریزم ...

یعنی اجابت...یعنی مرا دیدی...یعنی دعوتم کرده بودی...

خدایا شکر  ツ


۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
زینب ندرلو

مولای من....

مَوْلایَ یا مَوْلای....

           أنْتَ الغَنی و أنا الفَقِیر....

                       وَ هَل یَرْحَمُ الفَقِیرَ الّا الغَنی.....


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
زینب ندرلو

تردید نکن....

تنگ است دلم حال و هوایی دارد
در غربت شهر غم نوایی دارد
کی میرسد ان روز که با هم گوییم
ایوان حسن(ع) عجب صفایی دارد
تنگ است دلم میل رهایی دارد
بایاد حسن(ع) چه کربلایی دارد
تردید نکن تصورش هم زیباست
ایوان حسن(ع) عجب صفایی دارد

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
زینب ندرلو

نامه های غریبانه....

وقتی گوش های شهر
پر شده از پنبه های گناه
قرآن نامه ای ست
من الغریب الی الـ...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
زینب ندرلو

آیه های روشنی....

 

وقتی این آیه رو میخونم یاد این ضرب المثل میوفتم :
✿یه سوزن به خودت بزن ، یه جوالدوز به مردم!!! ✿
بعدش به خدا می گم خدایا! کمک کن که مصداق این آیه نباشم.. .
خیلی وقتا به نیت امر به معروف به بنده هات خرده گرفتم و دل آزرده شون کردم...
این سروش مهربانی رو بارها و بارها خوندم و غرّه شدم که قرآنیم ، ولی نتونستم حقشو ادا کنم...
اگه توفیق دادی که این کتاب آسمونی رو بخونم و حافظش باشم ، ازت میخوام توفیق بدی که عامل واقعیش هم باشم نه که بخونم و امر کنم و عمل نکنم و ....


۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
زینب ندرلو

یک کربلا...

یک کربلا بده همه ی هستی ام بگیر


یک کربلا بده به من اصلا بگو بمیر


یک کربلا بده طلبت بیشتر بکن...


یک کربلا به راه خدا بر من فقیر.. .


آقا برای کرب وبلا زار می زنم


از فرط هجر کرب وبلا جار می زنم


این آخرین امید دل خسته ی من است


دست طلب به نام علمدار می زنم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
زینب ندرلو

رحمتٌ للعالمین :

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
زینب ندرلو

الو خدا...؟!


الو خدا...؟!
می خوام وصل شم...
صدامو داری؟!
سلام .......
خدا...!!!
خیلی دلم گرفته...
نا امیدم...
خیلی خراب کردم...
راهو گم کردم خدااااااا!!!!
خدا!!؟
باهام قهری ؟!
خطا کردم...
از حدم گذشتم...
مگه نگفتی برگشت ؟!
مگه نگفتی توبه ؟!

من اومدم...
سرشکسته و شرمسار...
راهم میدی ؟؟؟
می شه دیگه نذاری برم؟!!!
« هوالذی بقبل التوبه عن عباده....او کسی است که توبه را از بندگانش قبول می‏کند.»

من چشم دوختم به این وعده...

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
زینب ندرلو

عشق یعنی...

عشق یعنی در خیابان های اطراف حرم
سر بزیر و با ادب، آهسته برداری قدم
.
إذن سلطان را بگیری با دلی باران زده
پا گذاری در حرم، هربار از باب الکرم
.
با خودت اسم رفیقان را بگویی زیر لب
بالاخص جامانده ای که داده آقا را قسم...
.
باخودت چیزی نیاور غیر کاغذ های شعر
یک مفاتیح الجنان، تسبیح و مهر و یک قلم...
.
شعر را باید همین جا نذر آقایت کنی
هرچه گفتی...هرچه می گویی...تمامأ...زیر و بم
.
گوشه ی صحنی...کنار زائران روسپید
باز بنشینی و بسم الله رحمن... سیل غم
.
یا یسمی بالغفور... از من گذر کن، یا رحیم
جان صاحب خانه و آقای بی دست و علم...
.
پنجره فولاد را گفتند باب کربلاست...
کاش من زایر شوم یکبار دیگر دست کم...
.
یاد هرچه دلشکسته، هرچه غمگین و مریض
آه از درماند گان دور مانده از حرم...
.
بغض هایت را نگفته...وقت رفتن می رسد
دل نکنده بگذری از صحن با چشمان نم...

در امانات حرم دل را به خادم بسپری
سوی خانه، با ادب... آهسته برداری قدم ....

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
زینب ندرلو