دینداری ، در زمان رسول خدا ، 

تهش آن بود که کسی را نکشی !

دخترت را زنده به گور نکنی !

با ابوجهل و معاویه و امثال

شمر و یزید که زشتی و کراهت از

جبینشان میچکید ،

نشست و برخواست نکنی !

و اگر چیزی از اموالت ماند 

سهم شرعی اش را بدهی !

گاهی نیز اگر حالش را داشتی ،

بروی مسجد و دو رکعت نماز

به امامت پیامبر بخوانی و برگردی !

خنده دار است نه ؟

اتفاقا پیامبر نیز میخندید ..

.

روزی با یاران و صحابه 

در مسجد نشسته بودند و

پیامبر -که جان عالم به فدایش- فرمود :

٬٬ سلام من به برادرانم ! ٬٬

یاران و اعوان خودشان را جمع و جور 

کردند تا جواب سلام حضرت را بدهند !

نمیدانم کدامشان وعلیکم السلام 

تحویل پیامبر داد که حضرت فرمود :

شما که صحابی و همراهان من هستید !

برادران من جوانانی هستند که در آخرالزمان

 می آیند و بی آنکه مرا دیده باشند ، 

با یقین و اطمینان در شرایطی سخت 

به خدا ایمان دارند ! 

که اگر آنچه بر آنها روی خواهد داد ، 

بر شما روی میداد ، 

شما نمیتوانستید صبر و شکیبایی

پیشه کنید !

شرایط سخت یعنی

گناهی که همیشه در دسترس است

یعنی جهنم و بهشتی که در گوشی

هایمان هست

یعنی همین پیج های فساد اینستا

یعنی شهرهایمان ، که پر شده از

فساد و فحشا و انگار مذهبی ها

غریبه اند ..

وظیفه من ابلاغ سلام پیامبر به شما بود ،

که امامتان را ندیدید و با این حال هر روز

به تعداد موهای سرتان 

گزینه های روی میز شیطان را پس میزنید ،

و با وجود مهدی فاطمه حاضر به مذاکره 

و توافق با هیچکس نخواهید شد ..

.

شما که از محبت و علاقه ی شدید

فقط با شنیدن نام زهرا 

نفستان را در سینه به شماره افتاده

چشمانتان سرخ و نمور میشود !

حالا نیت کنید

و سلام پیامبر را بی جواب نگذارید ‌.‌.

.

السلام علیک یا رسول الله

السلام علیک یا خیر خلق الله

اللّهم انّا نشکوا الیک فقد نبینا ،

و غیبه ولینا و کثره عدونا 

و قله عددنا و شده الفتن بنا ..

.

پ.ن ۱ : بحار الانوار ، جلد ۵۲ ، صفحه ۱۲۴